نایت ملودی » فرهنگ و هنر » اندیشه و مذهب » راه و روش معاشرت با مردم از دیدگاه پیامبر (ص)

1122221471031602202472379193861248124210192

اخلاق نیک اجتماعی، مظهر انسان خوب و مؤمن است. از این رو هرگاه بخواهیم درباره اسلام و ایمان کسی قضاوت کنیم باید به رفتار و اخلاق اجتماعی او نگاه کنیم. چنین شخصی هر چه در معاشرت با مردم اهل احسان و اکرام بیشتر و بهتر باشد، می‌توان درجه اسلام و ایمانش را برتر دانست. نویسنده بر همین اساس با مراجعه به آموزه‌های اخلاقی پیامبر(ص) به تبیین نمونه‌هائی از برترین اصول و قواعد اخلاقی پرداخته است.

 

اتمام مکارم اخلاقی، فلسفه بعثت پیامبر(ص)

پیامبر(ص) در عبارتی کوتاه و زیبا درباره فلسفه و هدف بعثت خویش می‌فرماید: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ جز برای اتمام مکارم اخلاق برانگیخته نشده‌ام. (بحارالانوار، ج، ۱۶ ص ۲۱۰؛ کنزالعمال، ج ۱۳، ص ۱۵۱، ح ۳۶۴۷۲) بر پایه این حدیث، پیامبر(ص) نه تنها برای محاسن اخلاق، بلکه مکارم اخلاق مأموریت دارد و در مکارم اخلاق نیز مأموریت دارد تا آن را به اتمام برساند. این به معنای اوج‌گیری بشر تا منتهای سیر اخلاقی است که پیامبر(ص) با دو قسم هدایت انجام می‌دهد که گاه از باب ارائه طریق و نشانی دادن است و گاه با ایصال الی‌المطلوب و دستگیری و بردن شخص به سمت مطلوب است؛ یعنی نه تنها نشانی می‌دهد بلکه همراه می‌شود تا به عنوان راه بلد و راهنما باشد و شخص احیاناً در مسیر گم و گمراه نشود.

 

خداوند درباره مأموریت عملی پیامبر(ص) در حوزه «هدایت ایصالی» فراتر از «هدایت ارائه» و نشان دادن می‌فرماید: هوالذی بعث فی‌الامیین رسولا منهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمهًْ و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین؛ اوست آن کس که در میان بی‌سوادان فرستاده‌ای از خودشان برانگیخت، تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنها بیاموزد و آنان قطعاً پیش از آن در گمراهی آشکار بودند (جمعه، آیه ۲؛ و نیز نگاه کنید: بقره، آیه ۱۲۹؛ آل عمران، آیه ۱۶۴)

 

پس پیامبر (ص) مأموریت یافته که مردمان را تزکیه کرده و پاک گرداند و افزون بر نشان دادن راه، دستگیر آنان باشد و ناپاکی‌ها و پلیدی‌ها و نواقص و عیوب را از آنان بزداید و کمالات را در وجودشان جاری و ساری گرداند. لذا ایشان باید مکارم اخلاقی را که اوج رفتار نیک اخلاقی است در وجود پیروان جاری سازد و آنان را به تمامیت برساند.

 

مراتب سه‌گانه اخلاقی

به سخن دیگر، از مراتب سه‌گانه اخلاقی، رساندن آنان به مرتبه سوم، مأموریت پیامبر(ص) از سوی خداوند تبارک و تعالی است. توضیح اینکه اخلاق انسانی بر مدار سه‌گانه عدالت و احسان و اکرام می‌گردد.کمترین درجه رفتار نیک اخلاقی حرکت در مدار عدالت است که اصولی چون مقابله به مثل از آن قسم است. درجه متوسط و میانه آن، احسان کردن است که نه تنها شخص مقابله به مثل نمی‌کند، بلکه مثلاً از خطا و اشتباه فرد در می‌گذرد و او را مجازات نمی‌کند؛ و درجه نهایی اخلاق آن است که نه تنها عفو و گذشت دارد، بلکه به جای بدی، حتی خوبی می‌کند و خدمتی نیک را نیز برای خطاکار انجام می‌دهد تا مشوقی برای کارهای خوب باشد. این روش همچنین، روش تشویق عملی دیگران به اعمال صالح است.

 

بر اساس آیات قرآنی و حدیثی که خود پیامبر (ص) بیان کرده، آن حضرت (ص) مأموریت دارد فراتر از احسان کردن، مردم را به اکرام کردن سوق دهد و کار را در حوزه اخلاق نیک به اتمام برساند و آنان را با دستگیری خویش تزکیه نماید و جان و روح آنان را با علم ملکوتی و نور قرآنی جلا داده و کمالات را در جانشان روان سازد.

 

پیامبر (ص) به عنوان اسوه حسنه (احزاب، آیه ۲۱) خودش در اوج اخلاق یعنی در مرتبه مکارم اخلاقی است. آن حضرت (ص) همه خلق نیک را در اوج آن داراست و عظمت خلق پیامبر اعظم (ص) نیز مورد تایید خداوند در آیات بسیاری از جمله آیه ۴ سوره قلم است (انک لعلی خلق عظیم) امام صادق (ع) در خصوص آن حضرت (ص) می‌فرماید: ان الله تبارک و تعالی خص رسول‌الله (ص) بمکارم الاخلاق فامتحنوا أنفسکم؛ خداوند تبارک و تعالی رسول‌الله را به مکارم اخلاقی مختص گردانیده است؛ پس شما نیز روان خودتان را امتحان کنید. (بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۳۶۸، باب ۳۸)

 

در محضر اسوه حسنه الهی

پیامبر (ص) دارای همه صفات کمالی الهی است و همان طوری که خداوند خود را به کریم و عظیم ستوده است، پیامبرش را نیز به این دو خلق و صفت مدح کرده است. چه اینکه او را اسوه حسنه معرفی کرده و از انسانها خواسته تا برای رسیدن به صفات الهی از پیامبر پیروی محبانه داشته باشند. (آل‌عمران، آیات ۳۱ و ۳۲)

 

آن حضرت (ص) تلاش کرد تا افزون بر هدایت ارائه، هدایت ایصالی داشته باشد. البته این امر اختصاص به زمان حضورش نداشته و ندارد، زیرا بر اساس آموزه‌های قرآنی شهیدان که در مرتبه‌ای بسیار پایین‌تر از آن حضرت (ص) قرار دارند، زنده هستند و این زنده بودن همانند زنده بودن دیگران در عالم برزخ نیست، بلکه حیات و زندگی همراه با قدرت حضور در نشئات و عوالم دیگر است.

 

 

آن حضرت (ص) نه تنها سخنان ما را می‌شنود، بلکه ما و اعمال ما را می‌بیند تا در دادگاه عدل الهی در قیامت به عنوان شاهد شهادت دهد. خداوند در این باره می‌فرماید: و قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله والمؤمنون وستردون الی عالم الغیب والشهاده فینبئکم بما کنتم تعملون؛ و بگو: «هر کاری می‌خواهید، بکنید، که به تحقیق خدا و پیامبر او و مؤمنان در کردار شما می‌نگرند، و به تحقیق به سوی دانای نهان و آشکار بازگردانیده می‌شوید، پس شما را به آنچه انجام می‌دادید آگاه خواهد کرد.» (توبه، آیه ۱۰۵)

 

«سین» در آیه (سیری) به معنای تسویف و تأخیر نیست، بلکه سین تحقیق است؛ زیرا خداوند بعدا نمی‌بیند بلکه در همان حال که شخص کاری را انجام می‌دهد می‌بیند. همچنین پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) یعنی همان مؤمنان انتخابی و انصابی خدا، نیز همین حالا می‌بینند. البته همین معنا در آیه ۹۴ سوره توبه بدون نام مؤمنان آمده است.

 

به هر حال، انسان‌ها در محضر خدا و پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) کارهای خود را انجام می‌دهند و آنان همه را می‌بینند و می‌دانند و در قیامت گواهی می‌دهند. همچنین آنان به سبب همین حضور در همه عوالم و نشئات همچنانکه دستگیر افراد زمان حضور جسمی خود در دنیا بودند، اکنون نیز دستگیر کسانی هستند که به ایشان توسل می‌جویند تا به عنوان وسیله و اسباب کمالی، آنان را به کمال برسانند.

پس پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع)، تنها اسوه حسنه نیستند بلکه فراتر از آن، اسباب توسل الهی هستند و انسان‌ها می‌بایست به آنها توسل جویند.

 

از سوی دیگر خداوند پیامبر (ص) را مأمور تزکیه نفوس بشر قرار داده است و این تزکیه با مرگ جسمی ایشان و رحلت آن بزرگوار تمام نمی‌شود، بلکه ادامه می‌یابد. بر همین اساس می‌بایست همچنان به تزکیه نفوس بشری ادامه دهد.

البته آن حضرت به اشکال گوناگون این کارها را انجام می‌دهد. یکی از این راه‌ها بیان حقایق در قالب سنت و سیره است که به برخی از آن حقایق که متضمن برخی اصول اخلاق اجتماعی است اشاره می‌شود.

 

۱- صداقت، امانت و وفا: از مهم‌ترین اصول اخلاق اجتماعی، صداقت و امانت و وفا است؛ زیرا جامعه بر اساس این اصول است که می‌تواند در مسیر دیگر هنجارها گام بردارد و به امنیت و آرامش و آسایش برسد. این اصول اخلاقی همان اصولی است که عدالت اقتضا می‌کند. اگر این اصول مبتنی بر عدالت اخلاقی مراعات نشود، جامعه دچار از هم‌گسیختگی و اضمحلال می‌شود زیرا این امور است که اعتماد میان افراد جامعه را موجب شده و اجازه می‌دهد تا افراد در کنار هم زندگی کنند و به تعاون و همکاری بپردازند و به یکدیگر کمک و یاری رسانند و نیازهای هم را برطرف کنند. از نظر پیامبر (ص) اخلاق، مظهر ایمان و اسلام است، چنانکه در آیات و روایات بسیاری به آن اشاره شده است.

 

 

اگر کسی اصول اخلاقی مبتنی بر عدالت را رعایت نکند در حقیقت ابتدایی‌ترین اصول انسانی و اسلامی را مراعات نکرده است. و چنین شخصی را نباید انسان دانست. چه رسد که او را مسلمان به‌شمار آورد بر همین اساس، پیامبر (ص) با ارائه معیاری به مردم می‌فهماند که برای شناخت مسلمان از منافق باید به اصول رفتاری او توجه کرد؛ پس اگر اهل صداقت و امانت و وفا باشد، انسان مسلمانی است وگرنه باید او را منافق و بیرون از اصول اخلاق انسانی و اسلامی دانست. ایشان می‌فرماید: ۱- آیه المنافق ثلاث: اذا حدث کذب و اذا وعد اخلف و اذا اوتمن خان؛ نشان منافق سه چیز است: ۱- سخن به دروغ بگوید. ۲- از وعده تخلف کند. ۳- در امانت خیانت نماید. (صحیح مسلم، کتاب الایمان، ح ۸۹)

 

۲٫ سازگاری: یکی از اصول اخلاق اجتماعی ناسازگاری است یک اجتماع از افرادی تشکیل می‌شود که از نظر عقاید و اخلاق به هم نزدیک باشند و شیوه مشترکی در رسیدن به اهداف و مقاصد اجتماعی درپیش گیرند. از آنجایی که اجتماعات بزرگ با اجتماعات کوچک‌تری چون خانواده و دوستان شکل می‌گیرد و توسعه و گسترش می‌یابد، هر چه وفاق و سازگاری میان افراد خانواده و سپس دوستان بیشتر باشد، به همان میزان، اجتماع بزرگ‌تر بر وفاق و سازگاری بیشتر است. در مقابل هر گونه شقاق و اختلاف میان این گروه‌ها به معنای شقاق اجتماعی و افزایش و شدت اختلاف اجتماعی خواهد بود.

 

پیامبر(ص) بر همین اساس، بر وفاق میان یاران و دوستان تاکید دارد؛ زیرا فرجام آن، اجتماعی سازگارتر است که دست تعاون و همکاری به یکدیگر می‌دهند و دستگیر و یار و یاور هم خواهند بود. پیامبر(ص) می‌فرماید: خیر الاصحاب من قل شقاقه و کثر وفاقه؛ بهترین یاران کسی است که ناسازگاری‌اش اندک و سازگاری‌اش بسیار باشد (تنبیه الخواطر، ج ۲، ص ۱۲۳)

 

۳٫ آبروداری: از دیگر اصول اخلاق اجتماعی آبروداری است. انسان در زندگی خود به سه اصل جان و مال و عرض توجه فراوان دارد و برای آن هزینه بسیاری می‌کند. حفاظت از عرض و آبرو در میان انسان‌ها چنان است که حاضرند مال وجان خویش را در راه آن فدا کنند.

 

بنابراین، لازم است که در معاشرت و رفتار اجتماعی، به اصل عرض و آبروداری توجه ویژه‌ای مبذول شود و از هرگونه هتک حرمت و دریدگی جلوگیری و پرهیز شود. پیامبر(ص) برای تشویق مردم به این امر و حفاظت از عرض و آبروی دیگران می‌فرماید: من رد عن عرضه اخیه المسلم وجبت له الجنه البته؛ هرکس آبروی مومنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود. (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)

 

۴٫ عدالت‌گرایی و پرهیز از ظلم: نخستین اصل اجتماعی، باید عدالت باشد؛ بنابراین ظلم اجتماعی بدترین رفتاری است که از یک انسان سر می‌زند. اگر عدالت رعایت شود می‌توان امید داشت که اصول دیگر چون صداقت و امانت و وفا و مانند آنها رعایت می‌شود. اگر چیزی در جای مناسب خود قرار گیرد عدالت تحقق می‌یابد و صاحب هر حقی به حق خود می‌رسد. اما اگر این‌گونه رفتار نشود، ظلم و ستم صورت گرفته است. این بدان معناست که بیشتر اصول یا حتی همه اصول اخلاقی دیگر به شکلی به عدالت باز می‌گردد. بر این اساس باید همواره به عدالت‌گرایی و عدالت‌خواهی به عنوان اصول اساسی در روابط و اخلاق اجتماعی توجه شود.

 

خداوند در آیاتی از جمله ۲۵ سوره حدید بر قیام توده‌های مردم به عدالت به عنوان غایت بعثت پیامبران اشاره می‌کند. این بدان معناست که مهم‌ترین اصل اخلاقی می‌بایست در جامعه جهانی تحقق یابد تا زمینه برای احسان اخلاقی و در نهایت اکرام اخلاقی فراهم شود. با چنین شیوه‌ای می‌توان امید داشت ظلم و ستم از جامعه جهانی رخت خواهد بست. البته همان طوری که باید به عدالت دعوت کرد باید از ظلم و ستم پرهیز داد تا هیچ گرایشی در افراد انسانی نسبت به آن پدید نیاید.

 

پیامبر(ص) با شیوه‌ها و شکل‌های گوناگون مردم را از ظلم و ستم پرهیز می‌دهد و مثلا می‌فرماید: اتق دعو‌اه المظلوم فانما یسال الله حقه و ان الله لن یضیع لذی حق حقه؛ از نفرین مظلوم بپرهیز زیرا وی با دعا حق خویش را از خدا می‌خواهد و خدا حق را از حق‌دار دریغ نمی‌دارد. (کنز العمال، ج ۳، ص۵۰۷، ح ۷۶۵۰) همچنین می‌فرماید: اتقوا دعوه المظلوم فانها تصعد الی السماء کأنها شراره؛ از نفرین مظلوم بترسید که چون شعله آتش بر آسمان می‌رود (کنز‌العمال، ج۳، ص۵۰۰، ح ۷۶۰۱) در جای دیگری می‌فرماید: اتقوا الحجر الحرام فی البنیان فانه اساس الخراب؛ از استعمال سنگ حرام در ساختمان بپرهیزید که مایه ویرانی است. (کنز‌العمال، ج ۱۵، ص ۴۰۵، ح۴۱۵۷۵)

 

البته باید توجه داشت که دنیاخواهی انسان، عامل همه بی‌عدالتی‌ها و ظلم‌هاست. پیامبر(ص) می‌فرماید: اتقوا الدنیا فوالذی نفسی بیده انها لاسحر من هاروت و ماروت؛‌از دنیا بپرهیزید، قسم به آن کس که جان من در کف اوست که دنیا از هاروت و ماروت ساحرتر است. (کنزالعمال، ج۳، ص۱۸۲، ح۶۰۶۳) دنیادوستی، مردم را هلاک کرده و اقوام را نیست و نابود ساخته است. پیامبر(ص) ضمن هشداری می‌فرماید: ان الدینار و الدر هم اهلکا من کان قبلکم و هما مهلکاکم؛ همانا دینار و درهم، پیشینیان شما را به هلاکت رساند و همین دو نیز هلاک‌کننده شماست. (جهاد النفس، ص ۲۴۷)

 

۵٫ مراعات والدین: در آیات قرآنی بر احسان بلکه اکرام والدین تاکید شده است؛ یعنی پیش از آنکه چیزی بخواهند بی‌هیچ منتی به آنان اکرام کرد نه اینکه چیزی بخواهند و به آنان احسان روا شود. (بقره، آیه ۸۳؛ نساء، آیه ۳۶؛ انعام، آیه ۱۵۱) پیامبر(ص) می‌فرماید: احب الاعمال الی‌الله الصلاه لوفتها ثم بر الوالدین ثم الجهاد فی سبیل‌الله؛ بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است، آنگاه نیکی به پدر و مادر، سپس جنگ در راه خدا. (کنز‌العمال، ج ۷، ص ۲۸۵، ح۱۸۸۹۷)

پس انسان باید با والدین چنان رفتار  کند که گرفتار خشم و غضب آنان نشود؛ چرا که موجب خشم و غضب الهی می‌شود و شکی نیست که خشم الهی زود گریبان شخص مغضوب علیه را خواهد گرفت. پیامبر(ص) در این باره هشدار می‌دهد و می‌فرماید: اثنان یعجلهما الله فی‌الدنیا البغی و عقوق الوالدین؛ دو چیز را خداوند در این جهان کیفر می‌دهد: تجاوز و تعدی، و عاق و نفرین پدر و مادر. (کنز‌العمال، ج ۱۶، ص ۴۶۲، ص ۴۵۴۵۸)

 

۶٫ پرهیز از سوگند: مردم برای اینکه اعتماد دیگری را جلب کنند، سوگند می‌خورند. از نظر اسلام حتی سوگند راست جایز نیست چه رسد که سوگند دروغ خورده شود؛ (بقره، آیات ۲۲۴ و ۲۲۵) زیرا اعتماد اجتماعی که سرمایه هر جامعه است به وسیله سوگند دروغ از میان می‌رود. از همین رو پیامبر(ص) نسبت به این رفتار نابهنجار اجتماعی هشدار می‌دهد و می‌فرماید: اجرأکم علی قسم الجد اجرأکم علی النار؛ هر کس از شما درخوردن قسم جدیتر است به جهنم نزدیکتر است. (کنزالعمال، ج۱۱، ص ۷، ح۳۰۳۹۰)

 

۷٫ اهتمام به ناتوانان: در آیات بسیاری از قرآن اهتمام به یتیم و مسکین و فقیر و دیگر مستضعفان مورد توجه و تاکید قرار گرفته است؛ زیرا وظیفه اجتماعی هر انسانی عنایت به این اقشار است که ناتوان از کارهای عادی و معمولی خویش هستند تا زمینه رشد همگی افراد جامعه فراهم آید. پیامبر(ص) می‌فرماید: احب الاعمال الی‌الله من أطعم مسکینا من جوع أو دفع عنه مغرما أوکشف عنه کربا؛ بهترین کارها در پیش خدا آن است که بینوایی را سیر کنند، یا قرض او را بپردازند یا زحمتی را از او دفع نمایند. (کنز‌العمال، ج ۶، ص ۳۴۲، ح ۱۵۹۵۸)

 

۸- محافظت بر زبان: بسیاری از گناهان و مشکلات اجتماعی از زبان است. آفات زبان شامل دروغ و غیبت و تهمت و بهتان و مانند آنهاست. بسیاری از درگیری‌های اجتماعی و اختلافات، ریشه در گناهان زبانی دارد. از این رو حفظ زبان بهترین عمل اجتماعی است که محبوب خدا و پیامبرش (ص) است. آن حضرت (ص) می‌فرماید: احب الاعمال الی‌الله حفظ اللسان؛ بهترین کارها در پیش خدا نگهداری زبان است. (کنز‌العمال، ج۳، ص ۵۵۱، ح ۷۸۵۱)

 

۹- انصاف در معاملات: افزون بر عدالت باید در معاملات، انصاف داشت و از منفعت به میزانی کم کرد که خریدار هم سود ببرد، یعنی کاری کنیم که نصف به فروشنده و نصف به خریدار برسد و هر دو راضی و خشنود شوند نه آنکه تمام سود را برای خود بخواهیم. این همان روش سهل و سمحه است که مورد تاکید پیامبر (ص)است. ایشان می‌فرماید: احب الله تعالی عبدا سمحا اذا باع و سمحا اذا اشتری و سمحا اذا قضی و سمحا اذا اقتضی؛ خداوند بنده‌ای را که به هنگام خرید و هنگام فروش و هنگام دریافت سهل بگیرد دوست دارد. (نهج‌الفصاحه، ص ۱۵، ح ۸۵) اگر کسی این گونه رفتار کند محبوب خداوند می‌شود، زیرا سودرسان به مردم است. پیامبر در جایی دیگر می‌فرماید: احب عبادالله الی‌الله أنفعهم ‌لعباده، محبوبترین بندگان در نزد خدا، کسانی هستند که به بندگان خدا سودمند باشند.

 

۱۰- فرو بردن خشم: در رفتار اجتماعی، انسان‌ها گاه با حرکات و رفتارهایی مواجه می‌شوند که موجب خشم آنان می‌شود، خداوند در آیات قرآن تاکید می‌کند که خشم خود را بخورید. (آل‌عمران، آیه ۱۳۴) پیامبر (ص) این رفتار را نشانه‌ای از دوراندیشی دانسته و فرموده است: احزم‌الناس أکظمهم ‌للغیظ؛ دوراندیش‌ترین مردم کسی است که خشم خود را بیشتر فرو خورد. (نهج‌الفصاحه، ص۱۷، ح ۹۵) خشم در برخی از افراد موجب می‌شود که از عدالت خارج شده و نه تنها فساد کنند بلکه افساد نمایند؛ زیرا به دیگران ضرر و زیانی جبران‌ناپذیر وارد می‌سازد. خشم قاضی و حاکم و مدیر و مانند آنها این گونه است.

 

پیامبر (ص) می‌فرماید: اذا ابتلی احدکم بالقضاء بین المسلمین فلا یقض و هو غضبان ولیسو بینهم فی النظر و المجلس والاشاره؛ اگر یکی از شما به کار قضاوت میان مسلمانان دچار شود باید به هنگام غضب از قضاوت خودداری کند و میان ارباب دعوا در نگاه و نشستن و اشاره تفاوتی نگذارد. (کنز العمال، ج ۶، ص ۱۰۲، ح ۱۵۰۳۴)

 

۱۱- انتخاب دوست با آزمون: هر کسی را دوست خود نگیرید بلکه با اشکال مختلف او را بیازمایید یکی از بهترین روش‌ها آن است که به دوستان دیگرش نگاه کنید؛ زیرا هر کسی با کسی رفت و آمد می‌کند که برای او مهم است و به عنوان اسوه مطرح است؛ کسی که موجب شگفتی او باشد دوست او می‌شود؛ پس اگر با بدان رفت و آمد دارد نشان می‌دهد که بدی برایش مهم و جالب است و اگر با خوبان است نشان می‌دهد که خوبی را دوست می‌دارد و برایش ارزشمند است. پیامبر (ص) می‌فرماید: اختبروا الناس بأخدانهم، فان الرجل یخادن من یعجبه، مردم را از معاشرانشان بشناسید، زیرا آدمی با کسی که او را به شگفتی می‌افکند دوستی و رفت و آمد می‌کند. (نهج‌الفصاحه، ص۱۹، ح ۱۰۶).

نظرات
نام و نام خانوادگی  
آدرس ایمیل  
آدرس سایت