نایت ملودی » سلامت » سلامت خانواده » پیشگیری و بیماری ها » چه افرادی مستعد ابتلا به اختلال دو قطبی هستند

اگر کسی افسرده باشد حتما درصدد رفع آن بر می‌آید . اما در مورد شادی ، حتی اگر بیش از حد یا بدون توجیه عقلی یا بی تناسب با موقعیت باشد ، چنان نیست . در واقع نوعی بیماری وجود دارد که زمینه اصلی آن را خلق بالا و سرخوشی بیش از حد و توجیه ناپذیر تشکیل می‌دهد همزمان با دوره های برگشت به خلق افسرده که تشخیص آن از افسردگی اساسی به علت درمان های متفاوت بسیار مهم است

اختلال دو قطبی

A. شیدایی (دوره مانیک).
صحبت زیاد، افزایش تحرک ، کاهش نیاز به خواب و غذا ، افزایش میل جنسی ، سهل انگاشتن همه امور ، سرمایه گذاری‌های مالی غیر منطقی ، ولخرجی ، بزرگ پنداشتن خود و گاهی حالت تحریک پذیری و عصبانیت و پرخاشگری: مجموعه این نشانه‌ها ، مشخص کننده بیماری خاصی به نام « مانیا » است . این بیماری جنبه دوره‌ای دارد . جنبه ارثی در این اختلالات وجود دارد و در صورتی که موردی از آن در یک خانواده دیده شد ، بهتر است از ازدواج‌های همخون پرهیز شود . در این مورد درمان با داروهای متعادل کننده خلق فراهم می‌شود .
در این اختلال موارد زیر مشاهده می‌شود:
۱٫ خلق بالای منبسط پایدار.
۲٫ رفتارهای عجیب و غریب و مهارگسیخته.
۳٫ قماربازی یا ولخرجی مفرط.
۴٫ مسافرت تکانه‌ای.
۵٫ فعالیت جنسی مفرط،‌ بی‌بندوباری جنسی.
۶٫ تعمیم مفرط فعالیت‌ها و مسئولیت‌ها.
۷٫ تحمل اندک نسبت به ناکامی‌ها همراه با تحریک‌پذیری و فوران‌های خشم.
ویژگی‌ها ی تشخیصی برای دوره شیدایی (مانیک)
A. دوره مجزایی از خلق بالا . منبسط. و یا تحریک پذیر. که شکل ناهنجار و مداومی داشته و حداقل یک هفته طول بکشد (در صورت لزوم بستری شدن فرد. طول مدت اختلال اهمیت ندارد).
B. طی دوره اختلال خلق. سه مورد (یا بیشتر ) از علائم زیر مشاهده می‌شوند (در صورتی که خلق فقط تحریک پذیر شده باشد . چهار مورد) و تا حد قابل ملاحظه‌ای شدت دارند:
(۱) افزایش مفرط عزت نفس یا خود بزرگ پنداری
(۲) کاهش نیاز به خواب (احساس خستگی فرد پس از ۳ ساعت خواب از بین می‌رود)
(۳) پر حرفی بیش از معمول یا احساس فشار برای پر حرفی
(۴) پرش افکار یا تجربه ذهنی سبقت افکار
(۵) حواس پرتی (توجه فرد به سادگی به طرف محرک‌های خارجی بی اهمیت یانامربوط جلب می‌شود)
(۶) افزایش فعالیت برای رسیدن به هدف (در زمینه‌های اجتماعی. شغلی. تحصیلی. یا جنسی) یا سرآسیمگی روانی . حرکتی
(۷) اشتغال مفرط به فعالیت‌های لذت بخشی که به احتمال زیاد پیامد دردناکی خواهندداشت (مثل ولخرجی بی حد و حصر. بی ملاحظگی جنسی . یا سرمایه گذاری‌های تجاری احمقانه)
C. این علائم با معیارهای یک دوره مخلوط مطابقت نمی‌کنند.
D. اختلال خلقی آنقدر شدید هست که موجب آشفتگی بارز عملکرد شغلی یا فعالیت‌های معمولی اجتماعی یا ارتباط با دیگران شود و. یا بستری کردن فرد را برای جلوگیری از آسیب رساندن وی به خود یا دیگران لازم کند و یا همراه با تظاهرات روان پریشی باشد.
E. این علائم در نتیجه اثرات مستقیم فیزیولوژیک مصرف یک ماده (مثل سوء‌مصرف داروها. یا داروهای تجویز شده ) یا یک بیماری طب عمومی (مثل هیپرتیروئیدی ) ایجاد نشده اند.
توجه : دوره‌های شبه شیدایی که به وضوح ناشی از درمان‌های جسمی ضد افسردگی هستند(مثل تجوز داروها. درمان با الکتروشوک. نورد درمانی) نباید به حساب تشخیص اختلال دو قطبی I گذاشته شوند.

۸٫افزایش انرژی روانی.
۹٫کاهش وزن، بی‌اشتهایی.
۱۰٫بی‌خوابی (که به صورت بی‌نیازی به خواب اظهار می‌شود).
۱۱٫انرژی مفرط.

اطلاعات وضعیت روانی
a. ظاهر عمومی و رفتار: سرآسیمگی روانی – حرکتی؛‌لباس‌های اغواکننده و رنگارنگ؛‌ آرایش مفرط؛ عدم توجه به ظاهر شخصی و یا پوشیدن لباس‌هایی با ترکیب عجیب و غریب؛‌ برانگیختگی مفرط.
b. عاطفه بی‌ثبات،‌عمیق (ممکن است به سرعت به حالت افسردگی تغییر پیدا کند).
c. خلق سرخوش، منبسط،‌ تحریک‌پذیر،‌ پرتوقع،‌ عشوه‌گر.
d. گفتار: توأم با فشار،‌ با صدای بلند،‌ نمایشی،‌ مبالغه‌آمیز؛ ممکن است به بی‌ربط‌ گویی برسد.
e. محتوای فکر. افزایش سطح عزت نفس،‌خودبزرگ‌بینی، و خود محوری شدید؛ هذیان‌ها، و با شیوع کمتر، توهمات (با مایه‌های متجانس با خلق، به‌صورت افزایش ارزش و قدرت خود،‌ که غالباً پارانوئید و خودبزرگ‌بینی هستند).
ویژگی‌های تشخیصی برای دوره هیپومانیا
A. دوره مشخص و مداومی از خلق بالا. منبسط یا تحریک پذیر. که ۴ روز به طول می انجامد. و به وضوح با خلق غیر افسرده معمولی متفاوت است.
B. طی دوره اختلال خلق. سه مورد (یا بیشتر) از علائم زیر وجود دارند (در صورتی که خلق فقط تحریک پذیر باشد. چهار مورد) و به شکل قابل ملاحظه‌ای شدید هستند:
(۱) افزایش عزت نفس یا خود بزرگ بینی
(۲) کاهش نیاز به خواب (احساس خستگی فرد پس از ۳ ساعت خواب از بین می‏رود)
(۳) پرحرفی بیش از معمول یا احساس فشار برای پر حرفی
(۴) پرش افکار یا تجربه ذهنی سبقت افکار
(۵) حواس پرتی (توجه فرد به سادگی به طرف محرک‌های خارجی بی اهمیت یا نامربوط جلب می‌شود)
(۶) افزایش فعالیت برای رسیدن به هدف (در زمینه‌های اجتمعی. شغلی. تحصیلی. یا جنسی) یا بی قراری روانی – حرکتی
(۷) اشتغال مفرط به فعالیت‌های لذ بخشی که به احتمال زیاد پیامد دردناکی خواهند داشت (مثل ولخرجی بی حد و حصر. بی ملاحضلگی جنسی ، یا سرمایه گذاری‌های تجاری احمقانه)
C. دوره اختلال سبب تغییر آشکار عملکرد فرد می‌شود. به نحوی که این تغییرات قبل از بروز علائم اختلال از ویژگی‌های شخصیتی وی محسوب نمی‌شدند.
D. افراد دیگر نیز براشفتگی خلق و تغییر عملکرد بیمار صحه می‌گذارند.
E. دوره اختلال آنقدر شدید نیست که سبب اشفتگی واضح عملکرد اجتماعی یا شغلی شود. و یا بستری کردن بیمار را واجب سازد. وهمچنین هیچگونه تظاهر روان پریشی وجود ندارد.
F. علائم ا ختلال ناشی از اثرات مستقیم فیزیولوژیک مصرف یک ماده (مثل سوء‌مصرف داروها. یا داروهای تجویز شده یا سایر درمان‌ها) یا یک طبی عمومی (مثل هیپرتیروئیدی) نیستند.

روند فکر: پرش افکار (که در صورت شدید بودن، منجر به بی‌ربط گویی می‌شود؛ سبقت افکار،‌واژه‌سازی، تداعی صوتی،‌حاشیه‌پردازی، تفکر مماسی.
نظام حسی: حواس پرتی شدید، اشکال در تمرکز؛‌حافظه، در صورتی که زیاد آشفته نباشد، عموماً سالم است؛ تفکر انتزاعی عموماً سالم است.
بینش و قضاوت: شدیداً مختل شده است؛‌غالباً به شکل انکار کامل بیماری و ناتوانی در اتخاذ هرگونه تصمیم منطقی یا سازمان‌یافته تظاهر می‌کند.
اختلال خلق ادواری
. شدت این اختلال کمتر بوده و با دوره‌های متناوبی از هیپومانی و افسردگی متوسط همراه است. این اختلال مزمن و غیرروان‌پریشانه است. علائم باید حداقل به مدت ۲ سال ادامه پیدا کنند. شیوع آن در زنان و مردان مساوی است. شروع اختلال معمولاً بی‌سروصدا بوده و در اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی رخ می‌دهد. سوءمصرف مواد شایع است. اختلال افسردگی اساسی و اختلال دوقطبی در بستگان درجه اول این بیماران شایع‌تر از جمعیت عمومی است. نوسانات مکرر خلق ممکن است به مشکلات اجتماعی و حرفه‌ای منجر گردد. درمان با لیتیوم ممکن است موثر باشد .
ویژگی‌ها در مورد اختلال سیکلوتایمی
.A وجود دوره‌های متعددی با علایم هیپومانیا و نیز دوره‌های متعددی با علایم افسردگی بدون آنکه واجد معیارهای حمله افسردگی عمده باشند. به مدت حداقل دو سال. نکته: این مدت در کودکان و نوجوانان باید حداقل یک سال باشد.
B. طی این دوره دو ساله (و در کودکان ونواجوانان. یک ساله) فرد هرگز بیش از دو ماه فارغ از علایم ذکر شده در معیار الف نبوده باشد.
C. طی دو سال اول اختلال هیچ حمله‌ای از نوع افسردگی عمده. مانیا. یا مختلط وجود نداشته باشد.
نکته: پس از این دو سال اول (در کودکان و نوجوانان. یک سال اول)می‌شود که حمله‌ای از نوع مانیا یا مختلط سوار شده باشد (که در این صورت هم تشخیص اختلال دو قطبی I مطرح می‌شود. هم تشخیص اختلال سیکلوتایمی )و یا این که حمله‌ای از نوع افسردگی عمده اضافه شده باشد (که در این صورت. هم تشخیص اختلال دو قطبی II مطرح می‌شود. هم تشخیص اختلال سیکلوتایمی)
D. علایم ذکر شده در معیار الف را نتوان با اختلال اسکیزوافکتیو بهتر توجیه کرد و نیز این علایم بر اسکیزوفرنی. اختلال اسکیزوفرنی فرم. اختلال هذیانی. یا اختلال سایکوتیک نامعین (NOS) سوار نشده باشد.
E. علایم مذکور اثر اثرات جسمی مستقیم یک ماده (مثلا از مواد مورد سوء‌مصرف. یا از داروهای طبی) یا یک بیماری طبی عمومی (مثل پرکاری تیروئید) ناشی نشده باشد.
F. علایم مذکور به لحاظ بالینی ایجاد رنج و عذابی چشمگیر کرده باشد. یا کارکردهای اجتماعی. شغلی. یا سایر کارکردهای مهم فرد را به نحو قابل توجهی مختل ساخته باشد.

درمان های روانشناختی.
کاربرد روان‌درمانی به همراه داروهای ضدشیدایی (نظیر لیتیوم) موثرتر از کاربرد هرکدام از روش‌های فوق به تنهایی است. روان‌درمانی هنگامی که بیمار در حال گذراندن دوره شیدایی است توصیه نمی‌شود. در این وضعیت ایمنی بیمار و دیگران از اهمیت بیشتری برخوردار است و باید با توسل به اقدامات دارویی و فیزیکی، بیمار را آرام کرد و از وی محافظت نمود.
• درمان شناختی: در رابطه با افزایش همکاری بیمار برای درمان با لیتیوم در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مورد مطالعه قرار گرفته است.
• درمان معطوف به روانکاوی: این درمان می‌تواند به بهبود و ثبات بیماران شیدا کمک کند، البته در صورتی که بیمار توانایی و تمایل کسب بینش نسبت به تعارضات زمینه‌ای را که موجب تحریک و تقویت دوره‌های شیدایی می‌شوند داشته باشد. به بیمار کمک می‌کند که مفهوم مقاومت در مقابل داروها را دریافته و از این طریق همکاری بیمار برای درمان را افزایش می‌دهد.
• درمان حمایتی: به‌ویژه در مراحل حاد و مراحل ابتدایی جبرانی توصیه می‌شود. بعضی از بیماران تنها قادر به تحمل درمان حمایتی هستند،‌ولی برخی دیگر درمان بینش مدار را تحمل می‌نمایند. درمان حمایتی غالباً برای بیمارانی توصیه می‌شود که مبتلا به اختلال دوقطبی مزمن بوده و ممکن است علائم باقی‌مانده و بین دوره‌ای قابل ملاحظه‌ای داشته و دچار تباهی اجتماعی شده باشند.
• درمان گروهی: برای از بین بردن انکار و خود بزرگ‌بینی دفاعی بیماران شیدا مفید است. همچنین برای برطرف کردن برخی از مشکلات شایع بیماران شیدا، از جمله تنهایی،‌ شرم، بی‌کفایتی، ترس از بیماری روانی، و از دست دادن کنترل، سودمند است. به علاوه به بازگرداندن بیمار به اجتماع نیز کمک می‌کند.
• درمان خانوادگی: این روش به‌ویژه برای درمان اختلالات دوقطبی اهمیت دارد، چون این اختلالات قویاً‌ حالت خانوادگی دارند (۲۲ تا ۲۵٪ بستگان درجه اول) و علاوه بر این،‌ دوره‌های شیدایی سبب مختل شدن روابط بین فردی و شغلی بیماران می‌گردد. در طی دوره‌های شیدایی، ممکن است بیماران مقادیر زیادی از پول‌های خانواده را خرج کرده و یا رفتارهای جنسی نامتناسبی از خود نشان دهند؛‌بنابراین باید به احساسات باقی‌مانده خشم، گناه،‌و شرم در میان اعضای خانواده نیز توجه کرد. همچنین می‌توان با جلب همکاری بیمار و شناسایی وقایع تحریک‌کننده، راه‌های دیگری برای کمک به این بیماران یافت.

تاریخ: 20 دسامبر 2014
نویسنده: رضا ایرانی
نظرات
نام و نام خانوادگی  
آدرس ایمیل  
آدرس سایت