نایت ملودی » فرهنگ و هنر » سینما ، تئاتر ، تلویزیون » سینما و تلویزیون » سینمای جهان » نقد و بررسی » مقتل خوانی بهاره رهنما وانتقاد تند از بهاره رهنما

مقتل‌خوانی بهاره رهنما با حملاتی همراه شده که اصلی‌ترین آنها توسط یکی از چهره‌های دارای تشاهر به نقدهای آغشته به هتاکی است؛ اتفاقی که در نهایت با واکنش بهاره رهنما مواجه شد و او از حرکت ارزشمندش دفاع کرد و بر استمرار آن در مقاطع آتی تأکید نمود؛ اما این اتفاق نشانه چیست و چرا هنوز فضای پذیرش و احترام به حق انتخاب یک هنرمند در جامعه و حتی میان طبقات خاص وجود ندارد؟

اجتماع آیینی اصحاب فرهنگ و هنر با نام «سوگ چامه‌ها» با مقتل‌خوانی بهزاد فراهانی، فرزاد حسنی، بهاره رهنما و با مرثیه خوانی حسام‌الدین سراج و رسول نجفیان در برج میلاد پی گرفته شد؛ اما انعکاس گفته‌های بهاره رهنما در مراسم مقتل‌خوانی، با واکنش‌های تندی از سوی برخی اشخاص و ‌رسانه‌ها همراه شده است.
مقتل‌خوانی بهاره رهنما
بهاره رهنما که حین مقتل‌خوانی در برج میلاد اشک می‌ریخت، گفته بود: مقتل خوانی من ادای دین به کودکان بود و خوشحالم که توانستم نذرم را در اینجا ادا کنم. نگران بودم به مراسم نرسم. در راه دعا می‌کردم سعادت این مقتل خوانی نصیبم شود و بتوانم سهم کوچکی در آیین‌های عاشورایی داشته باشم.

وی افزوده بود: من سفیر انجمن حمایت از کودکان هستم و دلم می‌خواست با مقتل خوانی، ارادتم را به کودکان کربلا و کودکان بی‌پناه امروز نشان دهم. من نذری داشتم که امسال ادا شد و مقتل خوانی در برج میلاد، ادای دینی است که با روا شدن حاجتم امشب آن را ادا کردم. امیدوارم روزی برسد که هیچ کودکی اسیر تیرهای خشم نباشد و کودکان ما از گزند خرافه و تعصب دور بمانند.

پس از این نوشتارها، نقدهای غیرقابل پذیرشی‌ به این حرکت ارزشمند رهنما وارد آمده بود که یکی از آن‌ها سوای گزاره‌هایی که در مقام نقد مطرح کرده بود، با ادبیاتی غیرقابل پذیرش همراه بود. ادبیات این نقد که با نیت‌خوانی همراه بود، نشان داد حتی هنوز در میان برخی مدعیان روشنفکری نیز گروهی هستند که تفاوت نقد و تخریب را درک نکرده‌اند.

اما این گفتارها با واکنش به حق بهاره رهنما همراه شد‌ و در این باره با زبان محاوره‌ای نوشت: «شنیدم حال خیلی‌ها خرابه سر مقتل‌خونی من؛ از بی‌بی‌سی و… بگیر تا خیلی از روشنفکرنماهای دیگه. جوابم فقط به این آدما اینه زیر پرچم حسین (ع) سینه زدن لیاقت می‌خواد. افتخار می‌‎کنم که از بچگی این ارادت رو داشتم و دارم.

جالبه که حتی مصاحبه با تلویزیون رو به خاطر همین حواشی بعد برنامه حذف کردم و انجام ندادم اما نمی‌دونستم هنوزم آدمایی هستن که به خاطر اعتقاد مذهبی که خیلی شخصیه، توهین می‌کنن و به اسم دموکراسی فحاشی می‌کنن و آنقدر وقاحت دارن که علمداری امام حسین (ع) رو تحجر بدونن.

بازم تأکید می‌کنم من افتخار می‌کنم به خواندن مقتل حضرت رقیه در محرم سال هزار و سیصد و نود و سه شمسی و نذر کردم تا زنده ام برای همه کودکان مظلوم در جنگ و به عنوان سفیر انجمن حمایت از حقوق کودکان مقتل حضرت رقیه رو برای مردم بخو‌نم. یا حسین».

به نظر می‌رسد، هنوز فضای جامعه حتی در سطحی که مدعی آموزش و راهبری است، به نقطه‌ای نرسیده که اگر نقد یا حتی انکاری وجود داشته باشد، در کالبد ادبیاتی تند و زننده عیان نشود. آیا در جامعه‌مان ـ حتی میان گروهی از مدعیان اندیشه ـ همچنان به دیکتاتوری درون میدان داده می‌شود و بر آنچه ـ توسط یک ناظر ـ پسندیده نمی‌شود، تاخته خواهد شد؟ آیا احترام به حق انتخاب حتی نزد برخی روشنفکران هم یک شوخی است؟

تاریخ: 22 نوامبر 2014
نویسنده: رضا ایرانی
دسته بندی: نقد و بررسی
نظرات
نام و نام خانوادگی  
آدرس ایمیل  
آدرس سایت