نایت ملودی » فرهنگ و هنر » هنر و ادب » ادبیات » شعر » اشعار شبهای قدر

اشعار شبهای قدر

در سجده آنچه خواست علی مستجاب شد
محراب پر ز خون دل بوتراب شد
سیمرغ عشق، از قفس آزاد گشت باز
آری قسم به کعبه، علی(ع) کامیاب شد
لرزان اساس خلقت و سرگشته کائنات
جانها ز داغ او، همه در التهاب شد
پیچید در فضای جهان بانگ «قد قُتِل»
روح الامین به سوی زمین با شتاب شد
بر سر زدند جمله مَلَک‏های آسمان
گریان، که پایگاه هدایت خراب شد
گیسوی شب، سپید شد از داغ مرتضی
وقت سحر، که صورتش از خون خضاب شد
کشتند چونکه شیر خدا را به سجده‏گاه
دیگر برای کشتن حق فتح باب شد
جسمی به خاک رفت که جان‏ها فدای اوست
داغی به جای ماند، که دل‏ها کباب شد

 

اشعار شب قدر, شعر شهادت امام علی

 

شب قدر است و امشب راز دارم
نگه تا صبح امشب باز دارم
شب قدر است و باید قدر دانم
قدم در پیشگاه قدر دانم
شب قدر است و امشب هجر مولاست
دلم از عشق پر شور و غوغاست
شب قدراست و اخترها غمینند
تو گویى جملگى سر در جبینند
بلى امشب شب بیمارى اوست
شب تودیع یار خوب و نیکوست
شب سرخ شهادت بین تو امشب
شب درد سعادت بین تو امشب
چه امشب دیده‏اش خونبار و گریان
نظر افکند او بر شیر یزدان
على اى فاتح هم بدر و خیبر
على اى بر یتیمان جمله سرور
سر خونین خود بردار اى دوست
ببین زینب که طور، رخساره‏ ى اوست
حسن بنگر، حسین و هم ابوالفضل
عنایت کن، کرم بنما، نما بذل

 

نظرات
نام و نام خانوادگی  
آدرس ایمیل  
آدرس سایت