مرتبط با این مطلب
نایت ملودی » فرهنگ و هنر » اندیشه و مذهب » قرآن » تولی و تبری به چه معناست؟

تولی و تبری به چه معناست؟

تولی به معنای دوست داشتن و تبری به معنای بیزای جستن و تنفر است. که این دو از فروع دینی اسلام به شمار می روند. و هر مسلمانی باید با اهل حق دوستی کند و از اهل باطل بیزاری بجوید. که اوج این دوستی ها در اهل بیت (علیهم السلام) است و اوج بیزاری جستن، از سران شرک و کفر می باشد.
درباره تولی می توان به این آیات استناد کرد:
«لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى[شوری/۲۳] من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى ‏کنم جز دوست‏داشتن نزدیکانم [اهل بیتم‏].»
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ[حجرات/۱۱] مؤمنان برادر یکدیگرند.»
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ[توبه/۱۱۹] اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید!»
«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ[توبه/۷۱] مردان و زنان باایمان، ولىّ (و یار و یاور) یکدیگرند.»
و درباره تبری آیات فراوانی وجود دارد که به چند نمونه آن اشاره می کنیم:
«لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فی‏ شَیْ‏ءٍ …[آل عمران/۲۸] افراد باایمان نباید به جاى مؤمنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند و هر کس چنین کند، هیچ رابطه ‏اى با خدا ندارد.»
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ[مائده/۵۱] اى کسانى که ایمان آورده ‏اید! یهود و نصارى را ولّى (و دوست و تکیه‏گاه خود،) انتخاب نکنید! آنها اولیاى یکدیگرند و کسانى که از شما با آنان دوستى کنند، از آنها هستند.»
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَکُمْ وَ إِخْوانَکُمْ أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَى الْإیمانِ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ[توبه/۲۳] اى کسانى که ایمان آورده‏ اید! هر گاه پدران و برادران شما، کفر را بر ایمان ترجیح دهند، آنها را ولىّ (و یار و یاور و تکیه‏ گاه) خود قرار ندهید! و کسانى از شما که آنان را ولىّ خود قرار دهند، ستمگرند!»
«لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ[مجادله/۲۲] هیچ قومى را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمى ‏یابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند.»
«قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فی‏ إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنا بِکُمْ وَ بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَهُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً[ممتحنه/۴] براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند وجود داشت، در آن هنگامى که به قوم (مشرک) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غیر از خدا مى ‏پرستید بیزاریم ما نسبت به شما کافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنى همیشگى آشکار شده است»
درباره چیستی و چرایی این دو نیز باید گفت که: از نظر منطقی این دو باید وجود داشته باشند. انسانی که نسبت به مساله ای عشق می ورزد با هم سنخان خود در محبوب دوستی می کند و از سویی باید با عوامل آسیب رسان به عشق و علاقه خود، دشمنی کند. از همین روست که عشق و محبت انسان، برای او مرز و خط قرمز می آفریند.
اگر باید با اولیاى الهی دوستى کرد، با دشمنان خدا هم باید دشمنى کرد. و اگر «دشمنى» با دشمنان خدا نباشد، به تدریج رفته رفته، همان دشمنی ها عادی و طبیعی جلوه می کند و شخص خود در صف دشمنان اولیاء الهی در می آید. در واقع تبری جستن به مانند سیستم دفاعی بدن است که مانع رشد میکروب ها می شود. علاوه بر اینکه می تواند معیار و محکی جدی برای مدعیان باشد که در ادعای دوستی و عشق خود، چقدر جدی و صادق هستند.
دقت در احادیث نیز می تواند اهمیت بسیار والای تولی و تبری را نشان دهد که در اینجا به چند مورد اشاره می کنیم:
پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله روزى پرسشى را در بین اصحابش مطرح کرد و آن این بود: در میان دستگیره ‏هاى ایمان کدامیک از همه محکمتر است؟ گفتند: خدا و پیغمبرش بهتر مى‏دانند، آنگاه یکى از ایشان گفت: نماز، و دیگرى گفت: زکات، شخصى گفت: روزه، و یکى دیگر از ایشان گفت: حج و عمره، و دیگرى گفت: جهاد، آنگاه پیغمبر خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: همه اینها که نام بردید، کارهاى با فضیلتى است، ولى پاسخ سؤال من نیست، (بلکه) قوى ‏ترین دستگیره ایمان، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست، و دوست داشتن اولیاء خدا، و بیزارى جستن از دشمنان خدا، مى ‏باشد.[۱]
همچنین امام رضا (ع) می فرمایند: کمال دین ولایت ما و برائت از دشمنان ماست.[۲]
اما نکته ای که باید به آن توجه کنیم این است که تبری جستن از دشمنان الهی، به این معنا نیست که با تمام مخالفان فکر و اندیشه خود بجنگیم. خدای متعال در قرآن صریحا این مساله را بیان کرده است:
«لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ * إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى‏ إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ[ممتحنه/۸-۹] خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمى ‏کند چرا که خداوند عدالت‏ پیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستى و رابطه با کسانى نهى مى ‏کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرون‏ راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستى داشته باشد ظالم و ستمگر است!»

[۱]. معانی الاخبار، ص ۳۹۸٫
[۲]. بحار الأنوار، ج‏۲۷، ص۵۸٫

نظرات
نام و نام خانوادگی  
آدرس ایمیل  
آدرس سایت