نایت ملودی » سلامت » سلامت خانواده » پیشگیری و بیماری ها » دانستنی هایی درباره سکسکه، آروغ، آئروفاژی و درمان آنها

دانستنی هایی درباره سکسکه، آروغ و آئروفاژی و درمان آن ها

اگرچه آروغ‌زدن و سکسکه از رفتارهای طبیعی محسوب می‌شوند، اما ممکن است گاهی با تواتر بیشتر رخ داده و پایدار بمانند به‌طوری منجر به ناراحتی و مراجعه پزشکی شوند. بیماران با آروغ‌زدن بیش از حد عموما دچار آروغ‌های با منشا بالاتر از معده هستند…

آروغ‌زدن بیش از حد را باید به عنوان نوعی اختلال رفتاری درمان نمود. با این حال سکسکه‌های طولانی می‌توانند نشانه اولیه بیماری جدی بوده و نیازمند بررسی تشخیصی گسترده باشند. در مواردی که علتی یافت نشود می‌توان تنها به درمان علامتی اکتفا نمود. آئروفاژی اختلال دوره‌ای یا مزمنی است که در آن بیماران (اطفال یا بزرگسالان) مقادیر زیادی هوا می‌بلعند که در مجرای گوارشی تجمع یافته و باعث اتساع شکمی و نفخ می‌شود. این بیماران نباید تحت لاپاراتومی تجسسی قرار گیرند زیرا دچار ایلئوس نیستند. درمان بیماران مبتلا به آئروفاژی مستلزم رویکردهای درمانی نوین است.

آروغ و سکسکه به صورت گاهگاهی در افراد رخ می‌دهد و تقریبا همیشه همراه با بیماری یا پاتولوژی خاصی نیست و به ندرت پزشکی به‌دلیل این مشکلات مورد مشاوره قرار می‌گیرد. آروغ و سکسکه تنها زمانی که دفعاتشان بسیار زیاد شده و باعث ناراحتی شوند، اختلال محسوب می‌گردند. آئروفاژی و آروغ‌زدن بیش از حد، دو حالت متفاوت هستند که عمدتا به هم اشتباه می‌شوند. آئروفاژی اختلالی است که در آن بلعیدن حجم زیادی از هوا منجر به اتساع شکم و نفخ می‌شود، در حالی که در آروغ‌زدن مکرر، وقوع آروغ علامت اصلی را تشکیل می‌دهد.

در این مقاله مروری به بحث درباره دانش موجود در راستای درمان آروغ، سکسکه و آئروفاژی می‌پردازیم.

دانستنی هایی درباره سکسکه، آروغ و آئروفاژی و درمان آن ها

آروغ‌زدن

آروغ معده‌ای و فوق‌معده‌ای

آروغ به خروج صدادار هوا از مری به حلق گفته می‌شود. اصطلاح پزشکی برای آروغ‌زدن، eructation است. دو نوع آروغ وجود دارد: آروغ معده‌ای و آروغ فوق معده‌ای. آروغ معده‌ای در واقع فرار هوای بلعیده شده داخل معده به مری در حین شل شدن موقت اسفنکتر تحتانی مری (TLESR) می‌باشد. این شل شدن با اتساع قسمت پروگزیمال معده تحریک شده و اجازه جریان تخلیه هوا معده را می‌دهد؛ لذا به عنوان نوعی مکانیسم کاهش فشار معده عمل کرده و مانع از ورود مقادیر زیاد هوا به روده‌ها می‌شود. به همین دلیل گاهی TLESR‌ها را رفلکس آروغ می‌نامند. اتساع ایجاد‌شده پس از ورود هوا به مری منجر به شل شدن رفلکسی اسفنکتر فوقانی مری (UES) می‌گردد و به این ترتیب هوا از مری خارج می‌شود. آروغ‌های معده‌ای بین ۳۰-۲۵ بار در روز اتفاق می‌افتند و کاملا فیزیولوژیک هستند. این آروغ‌ها غیرارادی بوده و کاملا به صورت رفلکسی کنترل می‌شوند.

در آروغ‌های فوق معده‌ای هوا از داخل معده جریان نمی‌یابد بلکه در واقع همان هوایی است که بلافاصله قبل از آروغ‌زدن بلعیده شده است. آروغ‌های فوق معده‌ای رفلکسی نیستند بلکه ناشی از رفتار ارادی می‌باشند. مطالعات انجام شده با مانتیورینگ امپدانس و مانومتری با دقت بالا به‌صورت همزمان، مکانسیم زمینه‌ای این رفتار را آشکار می‌کند. انقباض دیافراگم منجر به ایجاد فشار منفی در قفسه سینه و مری و متعاقبا شل شدن UES شده و هوا را به داخل مری می‌کشد (شکل ۱). به این ترتیب هوا وارد مری شده و بلافاصله به طور ارادی از حلق خارج می‌گردد. گروه کوچکی از افراد برای این کار از مکانیسم دیگری استفاده می‌کنند. آنها با انقباض همزمان عضلات قاعده زبان و حلق، هوا را وارد مری می‌کنند. سپس مانند افرادی که با مکش هوا را وارد مری کرده‌اند، با زور زدن هوا را از مری در جهت عکس خارج می‌کنند.

بسیاری از دانش به دست آمده در رابطه با فیزیولوژی و پاتوفیزیولوژی آروغ‌زدن در طول ۱۰ سال گذشته، حاصل مطالعات مانیتورینگ امپدانس الکتریکی مری بوده است. در امپدانس مانیتورینگ، مقاومت بافت واسطه در برابر جریان الکتریکی متناوب اندازه‌گیری شده و این کار به اندازه‌گیری حرکت هوا در مری کمک می‌کند. لذا این مطالعات ابزار بسیار مفیدی در ارزیابی آروغ‌زدن و بلعیدن هوا به شمار می‌روند.

آروغ مفرط فوق معده‌ای

برخی بیماران تنها به دلیل آروغ‌زدن مفرط ارجاع می‌شوند و از دوره‌های مکرر آروغ‌زدن شکایت دارند و بیان می‌کنند که گاهی تا ۲۰ بار در دقیقه آروغ می‌زنند. ممکن است این بیماران حین مشاوره با پزشک نیز دچار حمله شوند. بیمارانی که از آروغ‌زدن مفرط شکایت دارند تقریبا همیشه دچار آروغ‌های فوق معده‌ای بیش از حد هستند. شیوع اختلالات اضطرابی در این بیماران بیشتر است و بعضی از آنها بیان می‌کنند که در شرایط استرس بیشتر دچار علامت می‌شوند. همچنین آروغ‌زدن مفرط در بیماران مبتلا به اختلالات وسواسی جبری، پرخوری عصبی و آنسفالیت نیز گزارش شده است. در بسیاری از بیماران آروغ‌زدن حین صحبت کردن متوقف می‌شود و نشان داده شده است که پرت کردن حواس نیز از تواتر حملات می‌کاهد در حالی که توجه به این رفتار باعث افزایش دفعات آروغ‌زدن بیماران می‌گردد. آروغ فوق معده‌ای به هیچ وجه حین خواب رخ نمی‌دهد. معمولا گرفتن شرح حال دقیق برای تشخیص کافی است اما گاهی انجام تست امپدانس مانیتورینگ ضرورت می‌یابد؛ این کار به افتراق آروغ‌زدن مفرط فوق معده‌ای از بیماری رفلاکس معدی مروی (GERD) و بازگشت غذا به دهان کمک می‌کند. تشخیص زمانی تایید می‌شود که حملات آروغ فوق‌معده‌ای حین اندازه‌گیری امپدانس مشاهده شوند (جدول ۱). بیماران مبتلا به آروغ مفرط فوق‌معده‌ای معمولا از علایم دیگری به جز برخی علائم گاهگاهی سوءهاضمه شکایت ندارند. حضور کاهش وزن، درد، دیسفاژی، سوزش سر دل و بازگشت غذا به دهان با آروغ‌زدن مفرط فوق‌معده‌ای مطابقت ندارد و نشانه لزوم ارزیابی‌های تشخیصی بیشتر است.

علت ایجاد آروغ مفرط فوق‌معده‌ای و شروع این رفتار توسط بیماران مشخص نیست. برخی بیماران اظهار می‌کنند که در ابتدا این کار را در جهت رهایی از نفخ یا درد شکمی و عامدانه انجام می‌داده‌اند اما به تدریج کنترل این رفتار را از دست داده‌اند.

درک این نکته حائز اهمیت است که آروغ‌زدن فوق‌معده‌ای مشابه با بلیعیدن هوا یا آئروفاژی (لغت یونانی به معنی «خوردن هوا») نیست. با هر بار بلعیدن مقداری هوا فرو می‌رود که با کمک پریستایتیسم در نهایت وارد معده می‌شود؛ این حالت را بلعیدن هوا می‌نامیم. انقباضات پریستالتیک مری حین آروغ‌زدن فوق‌معده‌ای دیده نمی‌شوند بلکه در این حالت هوا با انقباض عضلات حلقی و یا با ایجاد مکش به واسطه فشار منفی داخل قفسه سینه فرو داده می‌شود. آئروفاژی اختلالی است که در آن حجم هوای فرو داده شده ناشی از بلعیدن هوا افزایش می‌یابد و لذا با آروغ‌زدن مفرط فوق‌معده‌ای متفاوت است.

درمان آروغ‌زدن فوق معده‌ای

بیماران مبتلا به آروغ‌زدن مفرط عمدتا از انزوای اجتماعی به دنبال این رفتار شکایت دارند و جدی گرفتن علایم آنها بسیار مهم است زیرا این افراد از افت کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی رنج می‌برند. شواهدی اندکی از درمان بهینه برای بیماران با آروغ فوق‌معده‌ای وجود دارد. همواره باید ابتدا مکانیسم آروغ‌زدن برای بیماران شرح داده ‌شود؛ این کار می‌تواند دشوار باشد چراکه برخی بیماران معتقدند ساز و کاری در معده یا روده آنها وجود دارد که گاز تولید می‌کند و نمی‌توانند قبول کنند که نوعی اختلال رفتاری است که باعث آروغ‌زدن مفرط می‌شود. برخی پزشکان برای متقاعد نمودن بیماران به اینکه این کار نوعی رفتار آموخته شده است، به آنها نشان می‌دهند که خودشان نیز قادرند به‌صورت ارادی آروغ بزنند. هنگامی‌که این گمان وجود دارد که آروغ‌زدن مفرط ثانویه به نوعی اختلال روانی باشد، ابتدا بیمار باید جهت ارزیابی بیشتر نزد روانپزشک فرستاده شود.

تنها مطالعه در دسترس در مورد درمان آروغ فوق‌معده‌ای، مطالعه انجام شده توسط هِمینک و همکارانش است. در آن مطالعه ۱۱ بیمار مبتلا به آروغ‌زدن مفرط فوق‌معده‌ای به یک گفتار درمانگر با تجربه در زمینه درمان این افراد ارجاع شدند. شایان ذکر است که این درمانگر کاملا به مکانیسم‌های ایجاد آروغ فوق‌معده‌ای واقف بود. روش درمانی بر پایه توضیح و ایجاد آگاهی نسبت به مکانیسم آروغ‌زدن استوار بود. مرحله اول شامل توصیف رفتاری بود که منجر به ورود یا مکش هوا می‌شود و در کنار آن تمرینات خاص گلوتی و نیز تمرینات معمولی تنفسی و آوایی نیز ارائه می‌شد. در ابتدای درمان سعی شد تا توجه از آروغ‌زدن به سوی تمرکز بر دوره‌های محکم بستن دهان و حنجره معطوف گردد. شدت و تواتر علائم که با مقیاس آنالوگ دیداری سنجیده می‌شد، پس از ۱۰ جلسه درمانی به میزان قابل‌توجهی بهبود یافت. تنها یک بیمار هیچ پاسخی به این درمان نداد و سریع آن را ترک نمود. می‌توان بحث نمود که نتایج این مطالعه ناشی از روند طبیعی بیماری بوده است؛ اما میانه مدت علائم بیماران در شروع مطالعه، ۱/۲ سال بود که احتمال مرتفع شدن خودبخودی علائم را بسیار کم می‌کند. به این ترتیب به نظر می‌رسد تاثیر گفتار درمانی امیدوارکننده باشد، گرچه شواهد بیشتر به روشن شدن آن کمک خواهند نمود.

با توجه به اینکه آروغ‌زدن مفرط فوق‌معده‌ای نوعی اختلال رفتاری است، رفتار درمانی شناختی نیز رویکرد درمانی معقولی به نظر می‌رسد. مشاهده تاثیر پرت کردن حواس و تحریک بر بروز آروغ نیز تاییدکننده همین مساله است. در اینجا کلید درمانی ایجاد این بینش در بیمار است که آروغ‌زدن فوق‌معده‌ای رفتاری آموخته شده می‌باشد و لذا احتمالا می‌توان آن را از یاد برد.

در مجموع به نظر می‌رسد که رفتاردرمانی و گفتاردرمانی هر دو قادر به درمان این بیماران هستند و انتخاب درمان وابسته به امکانات موجود است. بیمارستان‌های مجهز به بخش گوش و حلق و بینی کارآمد که عمل جراحی لارنژکتومی کامل را انجام می‌دهند، معمولا از گفتار درمانگرانی برجسته و ماهر برخوردارند. پس از انجام لارنژکتومی و خارج نمودن طناب‌های صوتی، بیماران می‌آموزند تا از طریق مری و به وسیله آروغ‌زدن فوق‌معده‌ای صحبت کنند. گفتار درمانگرانی که به بیماران مزبور در یادگیری تکلم مروی کمک می‌کنند، احتمالا قادرند همین رفتار را در بیماران مبتلا به آروغ‌زدن مفرط فوق‌معده‌ای از بین ببرند. به همین ترتیب در حضور تجربه کافی در رفتاردرمانی، استفاده از این روش مقرون به صرفه خواهد بود. مهم‌ترین نکته در هر دو روش مذکور، آگاه بودن درمانگر از مکانیسم آروغ فوق معده‌ای و جهت دادن به درمان در راستای کاهش این رفتار است. درمانگرانی که از مکانیسم‌های شکل‌گیری آروغ فوق‌معده‌ای آگاهی ندارند ممکن است گمان کنند که آروغ‌زدن مفرط از بلعیدن هوا ناشی می‌شود و درمان آنان موثر واقع نشود.

به همین دلیل داروهایی مانند دایمتیکون و سایمتیکون که از تنش سطحی می‌کاهند در بیماران با آروغ مفرط فوق معده‌ای موثر نیستند. مطالعه کوچکی بر روی باکلوفن، آگونیست گیرنده گاما آمینوبوتیریک اسید B که باعث کاهش TLESR‌ها می‌شود، توانایی این دارو در کاهش دفعات آروغ فوق‌معده‌ای را نشان داد. درمان موفق آروغ‌زدن مفرط در تعداد اندکی از افراد نیز با هیپنوتیزم و روش‌های بیوفیدبک گزارش شده است.

آروغ‌زدن مفــرط در بیمــاری ریفلاکس مــری- معــده‌ای و سوء‌هاضمه عملکردی

یکی از شایع‌ترین علایم گزارش شده توسط بیماران مبتلا به GERD، پس از سوزش سر دل و بازگشت غذا به دهان، آروغ‌زدن است. آروغ‌زدن مفرط در بیماران مبتلا به GERD می‌تواند ناشی از دفعات زیاد آروغ معده‌ای باشد؛ با این حال آروغ‌زدن فوق‌معده‌ای نیز در این بیماران دیده شده است. بیماران مبتلا به GERD به دفعات بیشتری هوا می‌بلعند و لذا نسبت به افراد سالم آروغ‌های معده‌ای بیشتری را تجربه می‌کنند. درمان سرکوب‌کننده اسید در بیماران مبتلا به GERD، برخلاف افراد سالم، از میزان دفعات بلع هوا می‌کاهد که نشان می‌دهد احساس ناخوشایند سوزش سر دل، این بیماران را وادار می‌کند تا لقمه‌های بزرگتری بردارند و به این ترتیب هوای بیشتری نیز ببلعند. به همین دلیل سرکوب اسید واقعا از آروغ‌زدن می‌کاهد. آروغ مفرط همچنین به درمان با باکلوفن که نوعی مهارکننده TLESR به شمار می‌رود نیز پاسخ می‌دهد.

همان‌طور که پیشتر عنوان شد، آروغ‌زدن فوق‌معده‌ای نیز در گروهی از بیماران مبتلا به GERD در ارزیابی‌های امپدانس مشاهده می‌شود که می‌تواند بدون علامت باشد. با این حال در بیماران مبتلا به GERD با علائم آروغ‌زدن شدید، عمدتا آروغ‌های فوق معده‌ای عامل اصلی ایجاد این علائم هستند.

آروغ‌زدن مکرر در ۸۰% بیماران با سوء هاضمه عملکردی دیده می‌شود. مطالعات شامل امپدانس مانیتورینگ نشان داده‌اند که بیماران مبتلا به سوء‌هاضمه عملکردی با تواتر بیشتری نسبت به افراد سالم هوا می‌بلعند و بیشتر دچار آروغ معده‌ای می‌شوند. بروز آروغ‌های فوق معده‌ای در این بیماران بررسی نشده است. بلعیدن مکرر هوا در بیماران با سوء‌هاضمه عملکردی احتمالا پاسخ بیمار به احساس آزارنده ناراحتی شکمی است. آروغ‌زدن مکرر همچنین در بیماران با بیماری‌های عضوی مانند زخم پپتیک، پانکراتیت، درد قلبی و سنگ مجاری صفراوی علامت‌دار که باعث درد یا ناراحتی شکمی می‌شوند نیز گزارش شده است؛ با این حال در این شرایط معمولا سایر علائم ارجحیت دارند.

عدم توانایی آروغ‌زدن

اهمیت فیزیولوژیک آروغ‌زدن توسط افرادی نشان داده شده است که توانایی آروغ‌زدن را از دست داده‌اند. پس از جراحی ضد ریفلاکس، قسمت تازه پیچیده شده به دور LES، با کاستن از دفعات TLESR مانع از بروز ریفلاکس شده و فشار اسفنکتر را حین بروز TLESR افزایش می‌دهد. در کنار کاهش شدید در دفعات ریفلاکس، تعداد آروغ‌های معده‌ای نیز به‌شدت کاهش می‌یابد و در برخی بیماران کاملا از بین می‌رود. از بین رفتن توان تخلیه معده منجر به تجمع هوا در معده و روده‌ها می‌گردد که خود باعث نفخ و افزایش دفع گاز می‌شود. این علائم می‌توانند بسیار شدید بوده و گاهی باعث جراحی دوباره و بازگرداندن آناتومی به حالت اولیه گردند. اخیرا مشاهده شده است که برخی بیماران پس از جراحی ضدریفلاکس، در تلاشی بیهوده برای تخلیه هوای معده و کاهش علائم نفخ اقدام به آروغ‌زدن فوق‌معده‌ای می‌کنند. لذا گزارش توانایی آروغ‌زدن توسط بیماران پس از جراحی ضدریفلاکس، نمی‌تواند ضامن دست نخورده بودن مکانیسم تخلیه هوای معده باشد، زیرا این آروغ‌زدن می‌تواند در واقع آروغ‌زدن فوق‌معده‌ای باشد. نشان داده شده است که کاهش آروغ‌زدن پس از عمل فوندوپلیکاسیون نسبی (۲۷۰ درجه، توپِت) نسبت به فوندوپلیکاسیون کامل (۳۶۰ درجه، نیسِن) کمتر است.

عدم توانایی آروغ‌زدن به ندرت از سوی بیماران مبتلا به آشالازی گزارش شده است. در آشالازی نورون‌های کنترل‌کننده حرکات عضلات صاف مری درگیر نوعی فرآیند تحلیل‌برنده می‌شوند. این شرایط منجر به از بین رفتن پریستالتیسم و عدم توانایی شل شدن در LES می‌شود. بسیار به ندرت ممکن است اختلال در شل شدن UES نیز رخ دهد که فرار هوای محبوس در مری را ناممکن ساخته و توانایی آروغ‌زدن را از بین می‌برد. اتساع مری ناشی از تجمع هوا باعث بروز درد قفسه سینه در این بیماران می‌شود؛ حتی انسداد راه هوایی نیز گزارش شده است.

به همین ترتیب افزایش آستانه شل شدن UES نیز می‌تواند باعث درد قفسه سینه شده و عنوان شده است که اختلالات آروغ‌زدن می‌تواند در دردهای غیرقلبی در برخی بیماران نقش داشته باشد (جدول ۱).

دانستنی هایی درباره سکسکه، آروغ و آئروفاژی و درمان آن ها

سکسکه

سکسکه نیز مانند آروغ، پدیده شایعی است که گاهی رخ می‌دهد. تنها زمانی که سکسکه به‌صورت یک دوره طولانی یا چندین دوره متوالی رخ دهد، پاتولوژیک تلقی می‌گردد. اصطلاح پزشکی سکسکه، Singultus است. وجود نقش فیزیولوژیک برای سکسکه هنوز ناشناخته است.

سکسکه انقباض غیرارادی و اسپاستیک عضلات تنفسی است. معمولا تنها انقباضات یک طرفه دیافراگمی عامل ایجاد آن هستند ولی گاهی عضلات دیافراگم دو طرف و عضلات بین دنده‌ای نیز منقبض می‌شوند.

سکسکه‌ها را می‌توان براساس طول مدت آنها تقسیم‌بندی نمود. سکسکه‌هایی که بیش از ۴۸ ساعت به‌طول می‌انجامند را «پایدار» و سکسکه‌هایی که بیش از ۱ ماه طول می‌کشند را «مقاوم» می‌نامند.

سکسکه ناشی از قوس رفلکسی متشکل از اعصاب واگ آوران، فرنیک و سمپاتیک؛ پردازش مرکزی در ساقه مغز و تکانه‌های وابران به عضلات دیافراگم و بین دنده‌ای است. هرگونه ضایعه یا محرکی که یکی از شاخه‌های این قوس رفلکسی را تحریک کند می‌تواند منجر به سکسکه شود. شواهد ارائه شده برای بسیاری از علل مطرح شده سکسکه، کافی به‌نظر نمی‌رسند ولی برخی علل آن به‌خوبی شناخته شده‌اند و شاهد آن نیز پاسخ به درمان علت زمینه‌ای مربوطه است. برای مثال سکسکه‌های ناشی از سکته مغزی پس از درمان با داروهای ضدانعقاد از بین می‌روند؛ همچنین پس از درمان مننژیت نیز سکسکه ناشی از آن رفع می‌شود. نه تنها آسیب به اعصاب مربوطه می‌تواند باعث ایجاد سکسکه شود، بلکه یک محرک فوق طبیعی نیز می‌تواند این کار را انجام دهد. مثلا اتساع مری یا معده با غذا یا هوا، خوردن مایعات داغ و همچنین ریفلاکس معده به مری و آنژین قلبی نیز از علل سکسکه هستند. گفته شده است که سکسکه می‌تواند به دنبال آروغ فوق‌معده‌ای نیز آغاز گردد. همین طور وقوع سکسکه پس از تعبیه کاتتر ورید مرکزی، برونکوسکوپی، به دنبال فعالیت ضربان‌ساز دهلیز چپ و پس از استنت گذاری مری در بیماران مبتلا به سرطان مری گزارش شده است. سکسکه می‌تواند با اورمی نیز مرتبط باشد. جدول ۲ فهرستی از علل احتمالی سکسکه را ارائه داده است. احتمال دارد عوامل سیستمیک فهرست شده از طریق تحریک سیستم اعصاب مرکزی نیز ایجاد سکسکه را القا کنند (جداول ۲ و ۳).

درمان سکسکه

اکثر دوره‌های سکسکه موقتی بوده و خودبخود رفع می‌شوند و تقریبا هیچ‌گاه نیازمند بررسی یا درمان نیستند. هنگامی‌که سکسکه حین انجام پروسه‌ای تهاجمی مانند برونکوسکوپی یا تزریق داروی بی‌حسی یا شیمی‌درمانی ایجاد شود، یافتن علت زمینه‌ای آسان است. با این حال گاهی نمی‌توان عامل محرک را بلافاصله تشخیص داد و ازریابی علت زمینه‌ای لازم خواهد بود. چگونگی ارزیابی بالینی بیماران مبتلا به سکسکه پایدار یا مقاوم در جدول ۳ آمده است. از میان روش‌های مطرح شده، انجام MRI از ساقه مغز، مانومتری مری و بررسی امپدانس و pH متری ۲۴ ساعته همیشه اندیکاسیون ندارد؛ این روش‌ها تنها زمانی به‌کار می‌روند که علائم و نشانه‌های دیگری مبنی بر وجود علل مرکزی یا مروی وجود داشته باشد. هنگامی‌که بررسی‌ها به یافتن علت قابل درمانی ختم شود، مشکل رفع خواهد شد اما گاهی هیچ دلیلی برای سکسکه یافت نمی‌شود یا گاهی به خصوص در بیماران با سکسکه در زمینه سرطان، تنها درمان علامتی تجویز می‌گردد. معمولا مانورهای فیزیکی مطرح شده در جدول ۴ قبلا مورد آزمون قرار گرفته‌اند و در این مراحل استفاده از آنها فایده‌ای نخواهد داشت (جدول ۴).

مقالاتی زیادی درباره درمان دارویی سکسکه منتشر شده است ولی تعداد اندکی از داروهای مذکور در کارآزمایی‌های کنترل‌شده مورد استفاده قرار گرفته‌اند. لذا انتخاب درمان عموما بر پایه تجربیات متخصصین و گزارشات موردی استوار است، اگرچه اثر برخی داروها تقریبا قطعی است اما گزارشاتی موجود است که حکایت از عدم وجود ارتباط بین داروها و تاثیر درمانی یا ناکارآمدی آنها دارند.

شناخته‌شده‌ترین داروی مورد استفاده در درمان سکسکه مقاوم، کلرپرومازین است. این دارو تنها داروی تایید شده در ایالات متحده برای این اندیکاسیون می‌باشد، بدین معنی که سایر داروهای تجویز شده به این منظور به صورت خارج از برچسب به‌کار می‌روند. شروع مصرف کلرپرومازین با دوز پایین (۲۵ میلی‌گرم ۳ تا ۴ بار در روز) است و می‌توان در‌صورت عدم بروز عوارض مقدار مصرف آن را افزایش داد. عوارض شایع آن عبارتند از گیجی و خواب‌آلودگی و عارضه نادرتر و البته جدی‌تر دیسکینزی تاخیری. استفاده از GABA آگونیست‌ها مانند باکلوفن و گاباپنتین نیز در ۳ مورد از ۴ بیمار مبتلا به سکسکه مقاوم موثر بوده است اما عوارض ناخواسته‌ای مانند گیجی و خواب‌آلودگی ممکن است استفاده مزمن از این داروها را با مشکل مواجه سازد. باکلوفن با دوز ابتدایی ۵ میلی‌گرم ۴ بار در روز تجویز می‌شود و می‌توان مقدار آن‌را به‌تدریج افزایش داد. گزارشات موردی از تجویز داروهای دیگر مانند کارودیلول، متوکلوپرامید، نفوپام، آمانتادین، اُلانزاپین و میدازولام نیز وجود دارد که در این میان میدازولام در استفاده برای القای بیهوشی می‌تواند باعث ایجاد سکسکه نیز شود. همچنین تاثیر ماری جوانا نیز در درمان سکسکه مقاوم مطرح شده است.

در موارد سکسکه‌های مقاوم که به درمان داروی پاسخ نمی‌دهند، می‌توان از بلوک عصبی با کمک اولتراسونوگرافی و یا قطع عصب فرنیک با جراحی استفاده نمود. گزارشی از چندین مورد استفاده موفق از ضربان‌ساز تنفسی کاشتنی ارائه شده است که در واقع به تحریک عصب فرنیک می‌پردازد. همچنین گزارشاتی از کاربرد هیپنوتیزم و طب سوزنی نیز منتشر شده است.

دانستنی هایی درباره سکسکه، آروغ و آئروفاژی و درمان آن ها

آئروفاژی

آئروفاژی اختلالی است که در آن بیماران به دفعات زیاد مقادیر عظیمی هوا می‌بلعند به طوری که منجر به بروز علائم می‌شود. قسمتی از هوای بلعیده شده از طریق آروغ‌زدن تخلیه می‌شود و بخشی از آن به روده‌ها رسیده و منجر به اتساع شکم و نفخ می‌شود. بعضی موارد بیماری در کودکان در بیماران عقب‌افتاده‌ذهنی است که در آنها حجم زیاد هوای بلعیده شده باعث اتساع شدید معده و روده‌ها شده و منجر به ولوولوس معده، ایلئوس و مشکلات تنفسی می‌گردد.

نفخ و اتساع شکمی از شایع‌ترین علائم در بیماران با سندرم روده تحریک‌پذیر، سوء‌هاضمه عملکردی و یبوست می‌باشند ولی آئروفاژی حقیقی در این بیماران بسیار نادر است. نخستین گزارش از سندرمی متشکل از بلع حجیم هوا در بیماران با علائم نفخ و اتساع شکم در سال ۲۰۰۹ (۱) به چاپ رسید که نشانه‌های وجود مقادیر زیاد هوای روده‌ای در تصویربرداری‌های شکمی آنان مشاهده شده بود. با استفاده از امپدانس مانیتورینگ نشان داده شد که برخی افراد با مقادیر فراوان گاز روده‌ای و علائم مربوط به آن، مبتلا به بلع مفرط هوا هستند.

سایر علائم در کنار نفخ عبارتند از دفع گاز، درد شکمی، درد اپیگاستر و یبوست. آروغ‌زدن معده‌ای معمولا علامت غالب مشاهده شده در این بیماران نیست و آروغ‌های فوق معده‌ای اصلا در بیماران با آئروفاژی دیده نمی‌شود. در برخی بیماران با آئروفاژی حقیقی می‌توان دوره‌هایی از بلع هوا و بروز علائم را مشخص نمود که پس از آن دوره‌های بدون علامت اتفاق می‌افتد. این بیماران در دوره‌های علامت‌دار از اتساع شکم همراه با درد و آروغ شکایت دارند (جدول ۵). افتراق بین آئروفاژی با ایلئوس مکانیکی دشوار است و در گزارشات بعضی مراکز ۳۰% بیماران پس از مراجعه به بخش اورژانس تحت لاپاراتومی تجسسی بی‌مورد قرار گرفتند. تصاویر رادیوگرافی که بعدا مشاهده شد نشان‌دهنده قوس‌های متسع روده‌ای بود ولی هیچ سطح مایع- هوایی مشاهده نشد و لذا شواهدی از انسداد وجود نداشت (شکل ۲). به این ترتیب باید از لاپاراتومی در این بیماران اجتناب نمود.

در سندرم روده تحریک‌پذیر و یبوست نیز ممکن است هوای روده‌ای افزایش یابد و علل متنوعی مانند تفاوت در عادت دفع گاز، سوء‌جذب و رشد بیش از حد باکتری‌ها به‌عنوان عواملی که می‌توانند در این پدیده نقش داشته باشند، مطرح شده‌اند. با این حال افزایش بلع هوا در بیماران مبتلا به IBS دیده نمی‌شود.

درمان آئروفاژی

درمان آئروفاژی عمدتا بر پایه نظر متخصصین است زیرا هیچ کارآزمایی کنترل شده‌ای در این زمینه وجود ندارد. در درمان آئروفاژی بین بیماران مبتلا با علائم پایدار و مزمن و بیماران با دوره‌های شدید و حاد آئروفاژی که می‌تواند به شرایطی خطرناک بیانجامد، باید افتراق قائل شد. حالت دوم عموما در بیماران با عقب‌افتادگی ذهنی دیده می‌شود و می‌تواند منجر به ولوولوس احشاء و انسداد و مشکلات تنفسی ثانویه به افزایش فشار داخل شکم شود. در این موارد یک لوله معده تعبیه شده و داروهای آرام‌بخشی مانند لورازپام تجویز می‌شوند که از دفعات بلع هوا می‌کاهند.

در عمده بیماران علائم مزمن‌تر است و لذا رویکرد متفاوتی در برخورد با آن وجود دارد. توصیه می‌شود این افراد استفاده از نوشابه‌های گازدار را محدود کنند و غذا را آهسته بخورند. در این افراد نیز مشابه بیماران با آروغ مفرط فوق‌معده‌ای، گفتار درمانی معقول خواهد بود در حالی که هیچ گزارش منتشر شده‌ای از آن در دست نیست. هدف گفتار درمانی در آئروفاژی کاهش میران بلع هوا می‌باشد و از این جهت با درمان صورت گرفته در آروغ مفرط فوق‌معده‌ای متفاوت است.

داروهای کاهنده سطح مانند دایمتیکون و سایمتیکون از تولید گاز در روده‌ها جلوگیری کرده و می‌توانند به کاهش علائم کمک کنند. در موارد یبوست ثانویه به اتساع روده‌ها و کولون، استفاده از مسهل‌ها اندیکاسیون خواهد داشت (جدول ۵).

نتیجه گیری

آروغ و سکسکه به‌صورت گاهگاهی روی می‌دهند و رفتارهایی طبیعی تلقی می‌گردند. با این حال اگر آروغ یا سکسکه به دفعات زیاد رخ دهند یا پایدار شوند، می‌توانند آزاردهنده بوده و فرد را وادار به مراجعه به پزشک نمایند. در بیمارن با آروغ‌زدن مفرط، آروغ‌های معده‌ای و فوق معده‌ای از یکدیگر افتراق داده می‌شود که این تمایز در نوع درمان ارائه شده نیز تاثیر دارد. آروغ‌زدن مفرط نوعی اختلال رفتاری است و می‌بایست با همین دید درمان شود. سکسکه‌های پایدار می‌توانند نخستین تظاهر اختلالاتی جدی باشند و باید علت زمینه‌ای آنها مشخص شود؛ در مواردی که علتی برای آنها یافت نشود، درمان علامتی صورت خواهد گرفت.

آئروفاژی اختلای است که در آن بیماران مقادیر زیادی هوا می‌بلعند؛ هوای فرو برده شده در معده، روده‌ها و کولون تجمع یافته و باعث ایجاد اتساع شکم و نفخ می‌شود. نه تنها کودکان بلکه بزرگسالان نیز ممکن است از این بیماری رنج ببرند. آئروفاژی می‌تواند به‌صورت حملات ناگهانی باشد و یا شکل مزمن‌تری داشته باشد. نکته مهم اجتناب از لاپاراتومی تجسسی در این بیماران است زیرا آنها مبتلا به ایلئوس نیستند. امروزه با امکان شناسایی بیماران مبتلا به آئروفاژی، جستجو برای یافتن درمان موثر آغاز شده است.

نظرات
نام و نام خانوادگی  
آدرس ایمیل  
آدرس سایت